سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در دوستِ بخیل، خیری نیست . [امام علی علیه السلام]

گر مرد این رهی ؛ بسم الله .... !

ارسال‌کننده : * گـــل نرگس * در : 93/5/19 9:3 عصر

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

ـــــ 

پیش نوشت 1 : طولانیه ، ولی به خوندنش می ارزه ... به اون وقتی که گذاشته میشه ... به اون  ...

پیش نوشت 2 : گر مرد این رهی بسم الله... !

مهم نوشت : به علت محدودیت تعداد کلمات ادامه ی این پست رو در اینجا بخونید

 

ــــــ


سلام من به همه بچه های سایبری و همه ی بچه های فضای مجازی که دارن تو این جنگ نرم ، تو این عالمی که از همه طرف آتیش رو سرشونه وایسادند و مقاومت می کنند و می جنگند و می رزمند ؛ امشب سلام عرض می کنم خدمت همشون

اون انگشتای قشنگشون که وقتی رو این کلید های کامپیوتر می خوره ، ان شاءالله باهاش ذکر خدا بگن ...

به رفقای سایبری گفتم همیشه ، به رفقای مجازی گفتم همیشه

سعی کنید با وضو پشت کامپیوتر بشینید

 

ما میگیم و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رما

 

دوست داریم اون تیری که میزارید تو کمون و شلیک می کنید ؛ اون مطلب تو وبلاگتون ، اون مطلبی که تو سایتتون تو ایمیلتون ، اون مطلبی که میفرستید میره هر گوشه ی دنیا برا خدا باشه .

همونجور که وقتی مادر موسی (علیه السلام) ، موسی رو برای خدا به نیل گذاشتبه شما دیگه ربطی نداره دیگه کجا میره چی میشه !

قیام کنید برا خدا ، حرکت کنید برا خدا ، بگید برا خدا ، بنویسید برا خدا ...

اگه کسی قراره تو این فضایی که دشمن اون همه امکانات آورده ، اون همه تجهیزات آورده ، اون همه بودجه آورده و قراره ان تنصر الله ینصرکم بشه

قراره که ما پیروز بشیم و فتح خدا نزدیکه

وقتی قراره این اتفاقا بیوفته ، قراره به دست کیا بیوفته ؟ توسط کیا بیوفته ؟ چجوری بیوفته ؟

رفقای سایبری ، رفقای جنگ نرم ، رفقای فضای مجازی که اسمش فضای مجازیه ولی میتونید حقیقت های عالم رو در این مجاز به پا کنید ؛  دل هایی رو بیدار کنید با خدا رفیق کنید ...

این رو بهتون بگم اگر میخواید تو این فضا کار کنید که خیلی خطره ، ذغال داغه ، آتیش تو دست گرفتنه ؛ واقعا میخوای تو این فضا حرکت کنی ، تو وسط میدون مینای گناهه باید عبور کنی ، وسط یک عالمه کمین دشمنه عبور کنی

این رو بدونید و این رو بفهمید که نمی تونید حرکت کنید ، نمی تونید گردان پشت سر خودتونو عبور بدید مگر اینکه راه رو یکبار رفته باشید ، مگر اینکه یکبار از میدون مینای نفتتون عبور کرده باشید ، مگر اینکه یکبار خودتونو از تمام حقه ها و بغض های غیر خدایی خالی کرده باشید تا یه عده رو با خدا رفیق کنید ...

دوستای سایبریم ، دوستای فضای مجازی ، رفقا که میشینید آخر شب بعد اینکه خسته و کوفته از سر کار روزانه میاید برا خدا پشت کامپیوتر ...

دوستایی که وقتی که من  احساس می کنم هوا آرووم آرووم داره تاریک میشه ، خیلیا میرن دنبال کار و زندگیشون ؛ شما مثل بچه های شب عملیات مثل این رزمنده هایی که توی تاریکی آرووم آرووم حرکت می کردند تا به جبهه ی دشمن نزدیک شن  ، شناسایی می کردن ، معبر میزدن ، مسیر پیدا می کردن بعد یه شب دیگه میومدن بچه رزمنده ها رو عبور میدادن و فتح می کردند اون سنگرا رو و پیروز می شدند بر اون همه تاریکی ها ؛ بدونید که این شب هایی که میشینید پشت کامپیوتر اگر حالاتتون مثل بچه های شب عملیات نباشه ، اگه حال و حستون حال و حس بچه های شب پشت اروند و پشت دژ خونی شلمچه و شب پای ارتفاعات بمو و شب پای ارتفاعات کانیمانگا نباشه ، عبور نمی کنید ها !!!

جا میمونید و شاید خدای نکرده وقتی حواسمون پرت میشه گردان هم لو بره ، تلفات بدیم به خاطر حواس پرتی ما  ! حواستونو جمع کنید بچه ها ...

بچه های شب عملیاتی بچه ها ی رزمنده ی سایبری ، بچه هایی که برا خدا دارین حرکت می کنید ، بچه هایی که تو این تاریکی های ظلمت دنیا وسط این همه فضای مجازی شلوغ پلوغ پر از گناه و پر از آلودگی دارید حرکت می کنید ، زمین خیلی آلودس ! مسیری که دارید میرید خیلی خطرناکه ، گریه می خواد ، اشک میخواد ، ناله میخواد ، دعا می خواد ، توسل می خواد ! دو رکعت نماز خوشگل مثل رزمنده هایی که گریه می کردند، دعا می کردند ، می رفتند رو آب اروند می خوابیدند ، آب ِ شُل ِشُل ِشُل  ، هوای تاریک ِ تاریک ، تیر بار ِ تیر بار ، گلوله ی گلوله ، مواج مواج ، گوشت و پوست و استخون چجوری بود عبور کردند ؟! لبخند به لباشون بود ، ذکر به لباشون بود ، خدا  تو دلاشون بود ، قوت تو بدنشون بود و رو آب شل حرکت کردند ...

قدیما می گفتن ، بزرگترا می گفتند ، عارفا می گفتند ، کسایی بودند که رو آب قدم میزدند و رد می شدند ولی غواص های ما خوابیدند و رد شدند ! امروز اگه اون غواصه رو گرفتی ، لباس سیاه ، شب سیاه ، آب سیاه ، امروز تو این تاریکیای ظلمت عالم مجازی تو این شبای تاریک که پشت کامپیوتر نشستی بدون دو رکعت نماز نیای پشت کامپیوتر بشینیا ... !

بدون روضه نشینیا ! یه موقعایی برا خودت یه روضه بزار ، یه ذره اشک بریز ، بزار این کلیدای کامپیوتر با اشکات کلیداش به هم وصل بشه ... چون اون سیمش به کربلا وصل بشه ، چون اون سیمش به گنبد امام حسین و ضریح  مطهر و منور آقا امیر المومنین ( علیهما السلام ) وصل بشه که العلم نور یقذفه الله لمن یشاء اون وقت نور علم ولایت ، نور علم هدایت ، نور علم حکمت و معرفت و مصلحت حضرت امیر المومنین ( علیه السلام ) به دلت بیاد . اون وقت خواهی دید وبلاگ تو ، سایت تو ، ایمیل تو ، اس ام اس تو ، هر عالمی که تو اصلا نمیدونی  میفرستی کجا میره ؛ همش به عنایت خدا به قلب عالم هستی ، به قلب اونجایی که قراره بخوره ، به ستون خیمه ی دشمن ، به اونجایی که قراره قصه و غصه ی حضرت ثامن حل بشه میخوره ...

به همین خاطر رفقای سایبری حواستونو جمع کنین ، تو این روزایی که ما دیگه خیلی یار نداریم یا اگر داریم رفقای خوب باصفایی داریم که هر یه دونشون یه لشگرن ، یعنی باید یه جمع کم سایبری ، یه جمعی که خیلی محدودند باید کمن فاة قلیله و غلب لکل عدوانی که تو سایبرین کثیرن باشن ... به همین دلیل خودتونو قوی کنید . قوی ِ قوی ِ قوی ... محکم ِ محکم ِ محکم ... اگه قراره بحثی بکنید ، جدل نکنید ، مباحثه کنید بحث کنید ...

کی ما از خدا گفتیم ؟ کی از شهدا گفتیم ؟ کی از امام زمان گفتیم ؟ کی از فطرت پاک اکثر آدمایی که تو این دنیا هستن ، خدا پرستند ؛ با خدان ، خدا رو دوست دارن ، خاک رو دلاشون گرفته ، کی اون پر  خوشگل شهدا رو دست گرفتیم ؟ کی اون پر خوشگل آقا امام زمان (عج) رو دست گرفتیم و خاک رو از رو دلای این ها نبردیم و کنار نزدیم و روح این ها تجلی نکرد ...

بچه ها دعا کنید دستاتون ید الله بشه ، انگشتاتون دستاتون یدالله بشه که ید الله فوق ایدیکم ؛ باورتون بشه .

به همون خاطر اون انگشت خوشگلی که قراره رو کلید های کامپیوتر بزنه ؛ قنوتشم خوشگله ؛ سجدشم خوشگله ، رکوعشم که دست به زانوش میگیره خوشگله ...

وقتی بلند میشه قل إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ  ؛ قیام کنید برا خدا ...

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد ...

 

 

 




کلمات کلیدی :

ابزار وبمستر