سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه نهال های تقوا کاشت، میوه های هدایت چید . [امام علی علیه السلام]

اتک اتک

ارسال‌کننده : * گـــل نرگس * در : 94/1/28 11:16 عصر

با نام خدا 

 


سکانس یک؛ هفته‌ی پیش:

 

می‌گه: انقد حرف نزن می‌خوام اتک بزنم.

می‌گم: چی بزنی؟

- اتک

- چی؟

- اتک اتک

- آهان! خب بزن. حرف زدن من چه ربطی به اتک زدن تو داره. (از شما چه پنهان، خیال می‌کنم منظورش از اتک، حشره‌کش است.)

نگاه عاقل اندر سفیهی بهم می‌کند. اشاره‌ای می‌کند به گوشی‌اش و با حرکت سر من را به بیرون از اتاق هدایت می‌کند؛ شرمسار و در حالی که غش غش می‌خندم. دنیا چه عوض شده است خواهر! :)

 

سکانس دو؛ ام‌شب:

 

می‌گه: وای باید نقشه‌مو بکشم. دیر شده. تا یه ساعت دیگه وار شروع می‌شه.

می‌گم: چی شروع می‌شه؟ فوتبال کی؟ بارسلون؟

- فوتبال نه، وار

- وار؟ سریال جدیده؟

نگاه عاقل اندر سفیه هفته‌ی پیش تکرار می‌شود. به گوشی‌اش اشاره می‌کند و من هم‌چنان غش غش می‌خندم و به این فکر می‌کنم که دنیا چه‌قدر عوض شده است خواهر! :)

 

ــــــــــ
+ نمیدونم چرا این نوشته ی شیوار بانو از وب وضعیتی در حال تغییر اینقدر به دلم نشست :) دقیقا منم همین حسو دارم : |  

 




کلمات کلیدی :

ابزار وبمستر