امید ِ تو !
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز دل رو زدم به دریا ؛
مدت ها بود که صدای گوشیم سکوت بود ، بی صدایی ِ محض ...
مدت ها بود ، صدای لب تابم رو بسته بودم ، دیگه حتی روی فنش هم نمی زاشتمش چون فنش بلندگو داشت و وصل می شد به سیستم
مدت ها بود زندگی ِ من خلاصه شده بود در سکوت ِ تو !
آدمیه
به امید زندس ...
صدای گوشیمو بستم تا دیگه موقعی که باز اپراتورم از اون پیام های چرتش فرستاد ، فکر نکنم تویی
تا دیگه موقعی که دوستم بهم تبریک گفت ، گوجه ها رو همونجوری ول نکنم و بیام سمت گوشیم و فکر کنم تویی !
تا وقتی که گوشیم زنگ خورد ...
تا فقط میس کال هاتو ببینم
و
هر بار با خودم فکر کنم
که این بار برش میدارم
و هر بار
جا بزنم ... !
حالا امروز
نشستم و با حوصله
صدای زنگ در رو ،
صدای لب تابو ؛
صدای زنگ ِ سیم کارت هامو تنظیم کردم
آلارمم رو
پیامم رو
وایبرو
واتس اپو
لاینو
تلگرامو
همه رو باز کردم
تا باز هم
من زنده بشم
به امید ِ بودن ِ تو
به امید اینکه این صدا ؛
از تو باشه !
ـــ
+ خط خطی ( در اینکه این ها حاصل پریشان بافته های یک ذهن فعال است شک نکنید ، اما استفاده بدون ذکر منبع هم نکنید ! )
کلمات کلیدی :