سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از آن هنگام که حق را به من نمودند در آن دو دل نگردیدم . [نهج البلاغه]

دختران بلند پرواز

ارسال‌کننده : * گـــل نرگس * در : 98/4/18 12:39 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

 

همین دعوای چند روز پیش بود ، همین دعوایی که پس از آن ساجده تبدیل شد به یک توده ی بی حسی عمیق ، همین که جای زخمش تازه بود ، هنوز می سوخت ... صدای بلند مردانه اش در اتاق های خالی مغزم به دیواره ها می خورد و هی تکرار می شد و در پاسخش ، باز همان واژه ها باز می گشتند . به سان کوهی که تمام این سال ها استوار مانده بود و حالا به فریادی فرومی ریخت ، به سان ریختن دل کوه ، به سان یک بهمن ، سنگین و سرد فرو ریختم . دانه دانه ی تمام سلول های تنم ، به سان خالی شدن اشک های کوه ، به سان یک آبشار ، خالی شده بودند و پژواک صدایش را فریاد می زدند ؛ " تو یه دختر بلند پروازی ... ! " 

از روی پیشخوان کتب برتر برش داشتم ... ! بزرگ نوشته بود ؛ " دختران بلند پرواز " . تمام چند هکتار باغ کتاب را وجب به وجب ، چند ساعتی بود با نگاهم دست می کشیدم ؛ بزرگترین کتاب فروشی خاورمیانه ! به دنبال مرهمی ، دوای دردی ، چیزی که از سوزش این زخم عمیق بکاهد . اولش انگار با تنی سراسر زخمی، خون آلود و کبود در دریاچه ی نمک غرق شده باشم ، هوای نفس هایم درد شد . دستم لرزید ، دلم لرزید . دراز کردم ، همان دست لرزان را به سمتش ... بلندش کردم ... ؛ " غصه هایی درباره ی زنان استثنایی " ،  رهایش کردم سر جای اولش اما دلم ماند ، همان یک جلد بود . تا به خودم بیایم و برگردم ، فروش رفته بود . 

گروه سنی کودک و نوجوان . همان صدای مردانه همیشه می گفت ؛ " بزرگ شو ! تو سنت رفته بالا ولی هنوز بچه ای " اما حالا ، حالا باید بچه می شدم ! تمام چند هکتار ادبیات فاخر و کلاسیک و ملل توجهم را جلب نکرده بود ، بی حسی عمیق ساجده را پایان نداده بود و حالا همه ی طول مسیر بازگشت ، فکرم عجیب مشغول بود . پیچیدم ؛ شهر کتاب ! برش داشتم ، بی وقفه حساب کردم و بیرون آمدم . سیلی های خورشید ، ماشین را تبدیل به آتش کده کرده بود . نشستم و همانجا بازش کردم ... ! گاهی باید بچه شد !

ورق زدن هایم ، رسید به انتهای کتاب . انتهای کتاب یک صفحه بود ؛ حالا داستان خودتان را بنویسید و صفحه ای سفید در مقابلش برای تصویر . دست هایم را سر زانو هایم زدم ، بلند شدم ؛ یاعلی .. ! گاهی باید بچه شد :) !

 

____

#س_شیرین_فرد

+ دعام کنید ، زیاد ، خیلی خیلی زیاد ... خب ؟!

 




کلمات کلیدی :

ابزار وبمستر