• وبلاگ : * گـــل نرگس *
  • يادداشت : زنگ تفريح
  • نظرات : 0 خصوصي ، 14 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + احساس 

    کلا درساي امروزي خيلي شلوغ شده و پر درد سر
    پاسخ

    آخ خدا از دهنتون بشنوه
    + احساس 

    منظورم کلي بود
    پاسخ

    آخه چرا ؟
    + احساس 
    يه مسئلش سه روز طول ميکشه
    پاسخ

    اون امتحانا ببينيد متوجه ميشيد
    + شبنم 
    ميگم منم از اين دعواهاي دسته جمعي داشتم!منو مريم و دونفر ديگه بوديم کلاس چهارم سر کلاس انوم فتاحي يادتونه؟مارو تو کلاس راه نداد؟؟؟خيلي نامرد بود ما مثلا رفته بوديم کمک همکارش ولي اون رامون نداد!از اونور هم خانوم اسد آبادي مارو برد تو دفتر و ماهم همه بچه مثبتا بوديم و کلي خجالت کشيديم!وقتي برگشتيم مريم مي گفت به بچه ها دروغکي براي اينکه ضايه نشيم بگيم که مارو دعوا نکردن تازه خانوم اسد آبادي موبايلشو داد و بازي هم کرديم!خلاصه خانوم فتاحي هم تا مي تونسته پشت ما دعاي خير کرده بوده!
    پاسخ

    از همون اول يه چيزيتون ميشد خدا خيرت بده کلي خنديدم
    + احساس 

    درس هم درسهاي قديم
    پاسخ

    چرا ؟
    + احساس 
    با نگاه کردنش سرم گيج رفت واي به حال ...
    پاسخ

    واقعا ؟؟؟
    + مريم 
    ساجده اون مشقاي عربي که بدات مي نوتم اصلا فقط بدا تو نبود برا بيشتريا رو مي نوشتم بعد شم من حد اقل دو سه تا نظر مي ذارم ولي شما چي؟ ها؟ بعد تازه ما هم از اين حبس هاي انفراديو اينا داريم منم دو سه بار رفتم توش اونم به خاطر دهن لقي بچه ها واي چه روزايي بود
    پاسخ

    عربي رو نميگم رياضي !!!!! بعله آب بازيه رو ميگي ؟؟؟؟ دستت درد نکنه
    + مهدي 
    :)))))))
    من هر دوبار بي گناه بودم :)))))))) اينجا هم گلوله رو من نزده بودم ولي هممون دستگير شديم:))))))))

    شما که اصلا شيطون نيستي . . . فقط گاهي :)))
    پاسخ

    نه خوشم مياد مظلوميد !:)))))))))فقط و فقط گاهي
    + مهدي 
    تو صورت کسي نخورد ولي مثل اينکه اولياي دانش آموزا تو دفتر بودن داشتن با مدير مي حرفيدن، واسه همين مدير قاطي کرد :))))))
    پاسخ

    بعد به من بگيد شيطون !
    + مهدي 
    نه، دسته جمعي :))))))

    البته بازداشت در دفتر مدرسه
    پاسخ

    بعله من از اين تجربه ها ندارم خدا رو شکر ... حالا تو صورت کدوم ناظم زيديد ؟؟؟
    + مهدي 
    يه بارم داشتيم برف بازي مي کرديم يه گلوله صاف رفت تو دفتر مدير و معلم ها!!!
    هيچي ديگه 7نفرمون بازداشت موقت شده بوديم :))))))
    پاسخ

    واي خدا چي کارا که نمي کرديد .... انفرادي :))))؟؟؟
    + مهدي 
    خب بدون شيطوني که نميشه :))))))
    البته من بي گناه بودم، نسخه اصلي واسه من بود ولي تقلبي افتاد دستم :((((

    ما با مداد رو A4 مي کشيديم.
    پاسخ

    منم همينو ميگم ... نه دوستاتون بايد خواسشون ميبود ديگه حالا غصه نخوريد .. چه خوب:( پارسال اي مدلي بود
    + مهدي 
    يادش بخير يه بار کسي رسمو نکشيده بود. بعد من سريع يکي کشيدم بقيه رفتن از روش فتو زدن بعد با مداد پررنگ کردن. معلممون که اومد يکي همه رو فروخت قضيه رو لو داد. معلم هم همه رو برداشت با پاک کن امتحان کرد ببينه کدوماش فتو زده هست و کدومش اصلي. هيچي ديگه واسه منم فتو زده از آب درومد.
    اصلي که من کشيده بودمو بچه ها برداشته بودن واسه خودشون و فتو دست من افتاده بود!!!!!!!!!!!!!
    پاسخ

    واي پس شما هم شيطوني داشتيد ؟؟؟ بابا دبير ما اجازه نميده يا رو مقوا با خودکار يا رو گلاسه با روان نويس
    + مهدي 
    خب هر کي واسه خودشو مي نوشت ديگه :))))))))))
    پاسخ

    نه ديگه من مال مري مري مال من تازه يکي از رسمامم اون کشيده کلا دستمون به خيره