پيام
+
[تلگرام]
روز ِ شروع ِ اين کابوس ، اين عکس رو ديدم ...
خيلي دوست داشتني و عزيز بود برام ، برش داشتم ، سيوش کردم و منتظر ِ يه متن در خورش موندم ...
آخه هر عکسي شاني داره ، داستاني داره و متني توي دنيا نيمه ي گمشده اش هست که بايد بگرده و بگرده و بگرده و پيداش کنه و جفتش شه ...
حس ِ شعف ، شادماني ، اقتدار ، عظمت ، بيم و اميد ، احترام و لبخند ..
اين ها همه چيز هايي بودند که پيکسل به پيکسل اين عکس توي خودش جا داده بود ...
شاکي بودم از اينکه چرا قلمم نمينويسه ، گذشت تا امشب
امشب فهميدم فريده راست ميگفت ؛ مينويسه ... خوب هم مي نويسه ... به وقتش ...
و وقتش الان بود
تا حالا هيچ متني ، اينجوري به دل يه تصوير براي من ننشسته بود
متني که بهم گوشزد کرد اين آغاز يک حرکت عظيمه ...

شکار لحظه ها
98/10/29
سايه سادات ツ
من عاشق اين عکسم
شهيد هادي
{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} @};-
* گل نرگس *
{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} منم :)