پيام
+
[تلگرام]
هوالرحمن
بچه تر که بوديم ، وقتي کسي ، همسايه اي ، دوستي ، غريبه اي حتي بهمون و مخصوصا به مادرامون محبتي مي کرد تا مدت ها يادمون بود . مادرمون هم مدام يادمون مي نداخت “ خدا خيرش بده اون روزي ... يه فاتحه براي امواتش بفرستيم “ ، کمترينش اين بود که ظرف ِ آش همسايه رو شکلات پر مي کرد و مي داد بهمون و مي گفت ؛ برو دخترم ، برو زنگشونو بزن تشکر کن . بعدم هر وقت که بوس حلوا تو خونه راه ميوفتاد اول از همه يه بشقاب سهم اون همسايه بود .
حالا من اومدم ، با دست خالي ... عاجز تر از هميشه
اومدم بگم ، ما که هميشه دستمون از اين درگه پره ، اما ميشه اين بار يه ظرف شکلات بدم بهتون که بدين به مادر ِ همسايمون ؟! همسايه ي ديوار به ديوارمون ...
ميشه دو رکعت نماز به هديه به خانوم نرجس خاتون بخونين و بگين ، ساجده داد ! خيلي هم تشکر کرد ...
تا مادر ِ صاحب الزمانمون ، ظرفشو پر کنه ، بگه بده به ساجده حسابي هم تشکر کن ، اين يکي هم مال اون دوستشه که بجاي ساجده که از خجالت پشت در مونده بود ، اومده بود ظرفو داد .
راستش شرمندم
شرمنده و
دست خالي ...
و بي نهايت
بي چاره و گير افتاده
آيا کسي هست مرا ياري کند ... ؟!
زمزمه نسيم
98/11/3