الا بذکر الله تطمئنُ القلوب
بسم الله
گاهی منتظر یک تلنگر کوچکی تا آشوبی بزرگ به پا کنی ...
سرت درد میکند برای دعوا ...
در خود شکستی ! همه حسرت لبخند هایت را دارند در حالی که نمی دانند آن لبخند ، تنها حفظ ظاهر است ...
قلبت غمی بزرگ تحمل می کند ... سنگین است ...
تنها منتظر یک حرف هستی ... یک کلمه ، تا بغض کنی و به بهانه اش ساعت ها گریه ...
دنبال بهانه میگردی .... دنبال بهانه ... بهانه ای برای گریه کردن ... حرف زدن ، ...
بهانه ...
آنقدر ناراحتی و بهم ریخته ای که حتی متوجه نمی شوی در اطرافت چه میگذرد !!!!
از دنیای فانی دلگیری ، دلگیری ، دلگیری ، دلگیر و می خواهی رخت بر بندی و بروی ...
تنها منتظر یک اتفاق کوچک هستی تا ...
تا بمیری ... ! نه اکنون هم حس میکنی در خود مردی !! شکستی ! روحت مرده ! آشفته ای
سکوتت را میشکند ! آن اتفاق کوچک می افتد :
بسم الله الرحمن الرحیم ...
و نوای دلنشین قرآن فضای خانه ات را معطر می کند
قلبت آرام میگیرد ... برای او اشک میریزی ... آرامت میکند ... و در ذهنت تداعی می شود :
الا بذکر الله تطمئنُ القلوب
در پناه حق
دلنوشت صورتی
کلمات کلیدی :