سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مؤمن، برادرِ مؤمن است ؛ در هیچ حالی ازنیک خواهی برای او دست نمی کشد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

چه حکمتی است ، میلاد تو را عطر گل نرگس به پا می دارد !

ارسال‌کننده : * گـــل نرگس * در : 95/10/18 11:6 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

و در عین میلاد حسن دوم زهرا ( علیهما السلام ) بنشسته ام بر گوشه ای ، قلم در دست گرفته و آرام آرام ، بیشتر و بیشتر در خود می پیچم ...

چه بنویسم ... ؟!

چه گویم که این خجسته روز را تبریک باشد ... ؟!

عقل عاجز است ،

ذهن می ماند گوشه ای ...

این چه مکثی است طولانی ... ؟!

این چه حکمتی است ... ؟!

این آیه چیست که دائم بر ذهن می خواند و می خواند و می خواند ... ؟!

 

" والقلم و ما یسطرون " 

 

این آیه چیست ... این قسم چیست که چیزی بر این دفتر نگاشته نشده بر جانم می آید ... ؟!

هرچند که تا حال هم این هایی بر این برگ برگ زندگی حکایت شده ، از من نبود ...

که قرآن سراسر تضمین است ، سراسر عین گوهر نور است ، سراسر تضمینی است آشکارا که در ضمن حیات بشری در صفحه صفحه اش مراعات نظیری دارد که مراعات می کند حال نظیران مرا ... ! 

هر آیه گویی در دلش تمام آیات دیگر را جای داده ...

خدا قلم در دست گرفته ، ادبیات عاشق شده و مجنون مانده خیره به راه واژه ها ... 

چه سری است ... ؟! 

 

" والقلم و ما یسطرون " 

 

و قسم به آن چه می نویسد ...

ما که بی سوادان راه توییم که تو در هیچ علمی نگنجی و هیچ واژه ای تو را تعریف نباشد ...

نوشتن ...

نوشتن ...

نوشتن ...

و قسمی بر آن ... 

 

که " اقرا " ،

" اقرا باسم ربک الذی خلق " 

که "بسم الله الرحمن الرحیم " 

که تو می گویی بنویس 

بر دو چشمم ...

ما را چه به این حرف ها که حرفی برای گفتن نداریم مادامی که تو هستی و همچنان جبرییل امین بر گوشمان لالایی نور می خواند و تو را برایمان شرح می کند ...

تو می گویی قلم در دست گیر ،

می گیرم ...

که گر بنا بر دست گرداندن بر خجسته میلادی باشد که نازنین دردانه اش ...

می گردانم ...

که بر نوری بگردانم

که تویی گرداننده ی نور 

گراننده ی تمام هستی ...

که تمام عالم گردیده به فدات 

به نگاهت 

که کائنات به دور تو طواف می کنند

که کعبه به شور تو قدم در راه نهاده 

حج می کند بر کویت ...

که رو سپید شود 

که محرم روی تو بماند ...

که بی دلیل نیست که می گویند ، هر اتفاقی را حکمتی است ...

کعبه خود ، محرم کوی توست 

در صفا و مروه ات

به شوق زمزمی که روان شود از چشمانش 

می دود ...

بی قرار

دیوانه وار ...

آقا جان ...

شرح صدر کعبه بر ید الله 

تمامش بهانه بود ..

او انتظار می کشید

تا دست دردانه ات

به بهانه ی تبرکی بر پدر 

بر سرش کشیده شود ...

نه ، نه ... !

شفا نمی خواهد

که از دوست دردی دارد کان درد به هزار درمان ندهد ... 

در واقع 

تبرک پدر ، بهانه است

که لحظه لحظه ی جان بر امیرمونان علی بن ابی طالب ( علیهما السلام ) فدا شده ...

این دست برکت بر سرش

بهانه ایست برای کعبه 

تا خود را تبرک کند ... 

به نفس های نازنین مهدی ( عج ) ...

میبینی ؟!

جهان تماما به عشق به پاست ... !

ـــ

+ نمی شود گفت چرک نویس .. که ایمان دارم همین چند واژه تحفه اس از اوست که نور است و نور لکن ، تدوین این حقیر ، آنگونه نبود که باید باشد ... و باز هم در وصف او ، ماند !

#س_شیرین_فرد

گمان کنم بهترین عیدی ، طلب کردن تجلی نور ( علیه السلام ) است ...

تحفه می بریم بر عرض تبریک ...

ظهور ماه شب های تارمان صلوات 

 




کلمات کلیدی :

ابزار وبمستر