گر مرد این رهی ؛ بسم الله ( 1 )
+ پیش نوشت : در ادامه ی اینجا
بچه ها تو کامپیوتر عاشقی کنید ، بیاید یه بار دیگه تو این عرصه که عرصه ی پر از میدون مینه ، پر از موانعه پر از خورشیدی و گاز و تی ان تیه پر از کمینه ، بیاید یه کربلا به پا کنیم ...
بچه ها بیاید همینجوری که امروز دارن در وصف شهدا می سرایید یه روز در وصف شما بسرایند ، چه خوشگله چه قشنگه ...
به همین خاطر رابطتونو با خدا ، رابطه تونو با اهل بیت ( علیهم السلام ) ، رابطتونو با اباعبدالله (علیه السلام) ، رابطتونو با امام عصر ( عج ) ، رابطتونو با شهدا قوی کنید ...
خب ؛ این تموم
این جمله رو هم بگم برای تمام اون جوونایی که ، تمام اون بچه هایی که شاید از نگاه مخالف دارند به ما نگاه می کنند ؛ اولا بچه ها من یه چیزی رو بهتون بگم ؛ بعضیا مخالفند بعضیا هم مانعند ! ما با اون ها کاری نداریم ؛ اون ها برن به لقمشون اونا برن به فضا و اوضایی که توش زندگی میکنند یه مراجعه کنند ...
بچه ها میدونید مخالف کی هستید ؟! مخالف چی اید ؟! با کی اید ؟!
ما رفقایی رو که دیدیم که اومدن دم دانشگاه ، گول خوردند ! با حرفای خوشگل با حرفای قشنگ ! با حرفای غیر خدایی این بچه ها رو شکار کردند و ارتباط باهاشون گرفتند و بعد از تنگه ی مرصاد دیدیم کشته هاشون رو ! کجان مجاهدین خلق اون روز منافقین خلق امروز ؟!! کجان جوونای خوبمون که توده ای شدند و بردند ؟! کجان اونایی که تو این روزگار لازم بود باشند و لای شهدای خوب ما اسمشون باشه یا لای مسئولین خادممون ذکرشون باشه ولی اثرشون نیست ... !
چه جنازه هایی که تو بیابون ریختند چه ...
بچه های مخالف حواستونو جمع کنید ! جوونیه و هیجان ، جوونیه و غرور ، جوونیه و شبهه ، جوونیه و هزار تا سوال ، جوونیه و عاشقی ... بچه ها بیاید عاشق باشیم ... ، جوونایی که مخالفید ! من نمیگم بیاید سینه چاک بشید من میگم بیاید مطالعه کنید ... ! بیاید کرسی آزاد اندیشی بزاریم با هم دیگه بحث کنیم ، اگه با هم بشینیم بحث کنیم بهتون بگم ، حتما نگاهتون عوض میشه ...
اون دختر پسری که اومد با شهدا رفیق شد ، اون دختر پسری که اومد با امام زمان (عج) رفیق شد ، میگه دوست دارم یه جوری اگه می شد بقیه جوونا بفهمن ...
بچه ها احتمال بدید یه جای دیگه هم یه خبری هست ...
من به رفقای مخالفمون میگم ، به رفقایی که شاید شبهه دارند میگم ، سوال دارن میگم ، بچه ها یه روزی اگه چشمون به چش هم افتاد که شاید اون روز ما دیگه نباشیم ، خجالت نکشید ... ! ما خیلیا رو سر قبر شهید بهشتی (ره) گریان دیدیم که در خواست بخشش از ایشون می کردند . ما خیلیا رو تو خیلی از صحنه ها دیدیم ... به همین خاطر توصیم به اون رفقای مخالفی که شاید دارند حرف من رو میخونن ، اینه که رفقا یه راهی بزارید ، یه راه فراری بزارید ، یه راه بازگشتی بزارید ...
اینو بگم و بسه دیگه حرف ما ؛ اولا اینکه باکری قشنگ گفت که بعد از جنگ سه دسته میشیم ؛ یه دسته از گذشته پشیمون ؛ یه دسته به لاک میخندن ، یه دسته هم دق می کنن ... این یکی ؛ دوما مسیر دنیا مسیر پر فراز و نشیبیه ، سنگلاخه ، پر از میدون مینه ؛ خیلیا به هدف حتی نرسیدن ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
+ پی نوشت 1 : گرد مرد این رهی بسم الله ...
+ پی نوشت 2 : این پست آغاز یک راه بسیار طولانی ، پر از میدون مین ، پر از سنگلاخ و ... است ! ما بچه های شناسایی می خوایم بچه هایی که آماده هستند برای یک فتح بزرگ ...
این پست یک زمینه سازی است یک مقدمه برای شروع یک کار بسیار مهم ... و در پست بعدی بصورت رمز دار برای کسانی که الان اعلام آمادگی می کنند ، توضیح کامل خواهیم داد ...
اگر علاقه دارید تا بشید از بچه های این معبر سایبری ، منتظر اعلام آمادگی شما هستیم و لازم به ذکره کادری که قراره انتخاب بشه روش خیلی دقت میشه ....
+ پی نوشت 3 : مبادا بشید از اون دسته های پشیمون ! از اون دسته هایی که دق میکنن ... ! ما این کار رو قراره بصورت خیلی خیلی جدی شروع کنیم و تا تهش هستیم ، هممون ... اگر هستید بسم الله ... اعلام آمادگی کنید ...
+ پی نوشت 4 : خدا خیر حاج یکتا بده : )
التماس دعا
این پست رو جدی بگیرید ...( اگر پست بچه ها مچکریم رو هم خونده باشید فکر کنم یه چیز هایی دستتون بیاد : ) )
یاعلی مدد ...
کلمات کلیدی :