یک قواره عشق ...
بسم رب الـزهــراء
زندگی بعضی را
خود ِ زنان ِ بهشتی قافیه میبندند ...
زهرا (س) قافیه میچیند
زینب (س) قافیه میچیند
.....
چیزی شبیه ِ چادرانه
بر وزن ِ عاشقانه ...
آن هنگام است که لحظه لحظه ی نفس هاشان
متبرک می شود به عطر ِ بهشت ...
آن هنگام است که ملائک ، ساقدوش ِ لباس ِ عروس ِ شهر می شوند ...
آن هنگام است که نسیم ؛ شرم می کند از حضورش در شعر ، تا وقتی چادر هست .... !
ای مردم !
پنجره فولاد چرا ؟!
چادر ِ من حاجت می دهد
وقتی که دست ِ ائمه بر سرم کشیده می شود ...
وقتی که نگاه آن هاست که بدرقه ی راهم است ...
به چادر ِ من دخیل ببندید
که حاجت می دهد ...
تبرک است
از بهشت آمده ... !
فقط ؛ مثل ِ پنجره فولاد فلزی نیست ... !
طاقت ندارد
خاکی می شود ...
ـــــــــــــ
+ بوی ِ عشق می دهد
این یک پارچه سیاه ِ من ...
+ دیروز رفته بودم برای خرید چادر ....
بعضی چیزا عجیب روضه ای هستن برای خودشون ...
اون دور و برا
یه عبا
تمام قد سیاه
توجهمو جلب کرد
انداختم روی دوشم
و
بعد
روی سرم ...
مادر ..... (سلام الله علیها )
+ دلنوشت
یاعلی .....
کلمات کلیدی :