یک دستگاه مازراتی برنده شوید!
بسم الله الرحمن الرحیم
اینکه میگویند ایرانیها شکاکاند و خیلی سخت اعتماد میکنند، نه تنها حقیقت ندارد، که دروغ محض است. من به شخصه خوشبینتر از ایرانیها کسی را ندیدهام؛ نمونهاش خود من! از بچگی تا حالا توی تمام بانکهایی که جایزههایشان ماشینهای عجیب و غریب و اسکناسهای مادامالعمر و شمشهای طلا به طول برج آزادی یا حتی میلاد بوده، حساب باز کردهام، به تمام برنامههای قرعهکشیدار پیامک زدهام، تمام برگههای داخل پاکت چای و برنج و شکر را نگه داشتهام، کد روی همه سسهای گوجهفرنگی را ارسال کردهام، توی نظرسنجی همه سیدیهایی که میخریدیم شرکت کردهام، اما ...
البته هیچکدام از اینها نتوانسته اعتمادم به قرعهکشیها را از بین ببرد. برعکس، اعتمادم وقتی از بین رفت که بالاخره برنده شدم. وقتی 250 هزار تومان از یک فروشگاه خرید کردم و سه ساعت توی صف ایستادم تا کارتم را داخل دستگاه دیجیتال قرعهکشی بیندازم، وقتی روبرویم یک کوه از لپتاپ و گوشی و تبلت و طلا بود و هرکس بعد از انداختن کارتش عبارت «متاسفانه شما برنده نشدید» را میشنید، وقتی دستگاه چراغش سبز شد و به من تبریک گفت و رسید برنده شدنم را داد دستم، و وقتی در کمال تعجب دیدم روبروی «نوع جایزه» عبارت «یک بسته دستمال کاغذی دولایه» نوشته شده، همه اعتمادم مثل آوار روی سرم ریخت.
خوشبینیام را گذاشتم زیر پا و عاقلانه شروع به جمع و تفریق کردم و فهمیدم اگر تعداد اتومبیلهایی که در ده سال اخیر توسط مراکز مختلف به عنوان جایزه معرفی شده را جمع بزنم، حداقل یک میلیون میشود. یعنی از هر هفتاد ایرانی حداقل یک نفر باید در این ده سال اتومبیل برنده شده باشد. مثلا در هر کوچه یک نفر. این در حالیاست که نه تنها در کوچه ما، که حتی تا 70 کوچه آنطرفتر هم کسی را نمیشناسم که توانسته باشد یک مو از خرس بزرگ قرعهکشی کنده باشد!
عجیب هم نیست. اگر کمی بیشتر جمع و تفریق کنیم متوجه میشویم که دارنده یک کارخانه پوشک، رب، کیسه زباله و ... که در این بازار فوق رقابتی با نهایت فروش، مثلا به اندازه یک اتومبیل معمولی در ماه سود میکند، مغز خر نخورده است که ماهی 50 دستگاه اتومبیل جایزه بدهد. یا صاحب کارخانه ماکارونی مگر خودش قوم و خویش و کس و کار ندارد که بخواهد پولش را بردارد و تا چند نسل خرج کسی کند که دلش به یک عدد 7-8 رقمی روی یک برگه قرعهکشی خوش است؟ یا جواب نظرسنجی «رنگ آبی بیشتر به مجری میآید یا بنفش؟» چرا باید انقدر مهم باشد که تهیهکنندهای حاضر شود بابتش به پانصد نفر لپتاپ هدیه بدهد؟
کاری به این ندارم که چقدر از قرعهکشیها راستاند و چقدر دروغ، حتی به این هم کاری ندارم که چرا توی تمام این سالها کسی به راهحلی بهتر از گولزدن مردم، برای جلب مشتری فکر نکرده است. فقط اینها را نوشتم که بگویم هرکس فکر میکند ایرانیها شکاکاند، در واقع خودش دچار بدبینی شده. وگرنه ما ایرانیها دیگر اعتماد و خوشبینی را ترکاندهایم. آنقدر که اگر من بیایم و بعد از این همه غر زدن، یک نظر سنجی بگذارم این پایین و جایزه برندهاش را هم یک دستگاه اتومبیل مازراتی تعیین کنم، نه تنها دیگران، که حتی خودم هم وسوسه میشوم شرکت کنم، شاید برنده خوششانس این ماه من باشم!
نیلوفر نیک بنیاد
کلمات کلیدی :