تولدم ، تسلیت !
هو الرحمن الرحیم
کدام دختری است ،
دلش ناز کردن نخواهد
یک جشن دخترانه نخواهد
ناز کش نخواهد ...
کدام دختری است
که پدرش
برایش از بهترین رستوران ها رزرو کند ؛
آن هم روز تولدش درست
برای ناهار
با دوستانش ...
جای مورد علاقه اش ...
و قرار را بهم بزند
کدام دختری است
که خواهرش
خانه اش را با عشق آزین بندد
و با حرارت شور ،
غذا بپزد ، ظرف بشورد ، تمیز کند ، میوه بخرد یا ...
کدام دختری است که دوست هایش را خواهرش دعوت کند خانه اش
آن هم درست روز تولدش
درست بعد از رستوران
و برای شام هم
بلیط سینما رزور کرده باشد
و کافی شاپ را اجاره کرده باشد
و آن را هم بهم بزند ...
کدام دختری است
که دلش نخواهد اصلا تولد بگیرد !
کدام دختری است
جشنی را که دوستانش برایش گرفته بودند را هم بهم بزند ...
حتی تبریک ، برایش بغض باشد .
حتی تبریک نخواهد
حتی این زندگی را نخواهد
نخواهد
نخواهد
نخواهد ...
فردا هم
یک روز
مثل روز های دیگر
مثل دیروز
مثل پس فردا
حتی مثل ِ امروز ...
همانقدر غمگین ،
همانقدر آشفته
همانقدر دردناک ...
اصلا ...
مگر آمدن به دنیای درد ، تبریک دارد ...
رفتنش شاید
اما آمدن ،
گمان نکنم ... !
کدام دختری است
که روز تولدش
پنج قرص خواب آور بخورد
تا فقط بخوابد
و وقتی بیدار شد
بالای تختش
کادو هایش را ببیند ...
کدام دختری است ... ؟!
کدام ...
اگر نمی دانید
بدانید
من ،
اینجا
همان دخترم !
ـــــ
+ خون دل نوشت ...
+ با اینکه با قرص بود ، اما همه اش کابوس .. همه اش درد ، همه اش رنج ...
کلمات کلیدی :