سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به یقین بدانید که خدا بنده‏اش را هر چند چاره‏اندیشى‏اش نیرومند بود و جستجویش به نهایت و قوى در ترفند بیش از آنچه در ذکر حکیم براى او نگاشته مقرر نداشته ، و بنده ناتوان و اندک حیله را منع نفرماید که در پى آنچه او را مقرر است برآید ، و آن که این داند و کار بر وفق آن راند ، از همه مردم آسوده‏تر بود و سود بیشتر برد ، و آن که آن را واگذارد و بدان یقین نیارد دل مشغولى‏اش بسیار است و بیشتر از همه زیانبار ، و بسا نعمت خوار که به نعمت فریب خورد و سرانجام گرفتار گردد ، و بسا مبتلا که خدایش بیازماید تا بدو نعمتى عطا فرماید . پس اى سود خواهنده سپاس افزون کن و شتاب کمتر ، و بیش از آنچه تو را روزى است انتظار مبر [نهج البلاغه]

و اینجاست تابلوی ، سقوط آزاد !

ارسال‌کننده : * گـــل نرگس * در : 95/1/6 1:8 صبح

 

هو الرحمن الرحیم

 

 

سقوط ؛

فقط افتادن کارگری ساده از طبقه ی یازدهم یک برج لوکس در بالای شهر درست هنگام تمیز کردن شیشه ها نیست که بشود چند روزی سوژه ی اخبار و بعد مدفون شود کنار هزار ها خبر دسته اول خاک خورده ی دیگر !

گاهی سقوط ؛

از گوشه ی چشم مادری است که به تو امید داشت و حالا تصویر رفتنت ، بازتاب می کند در اشک هایش

این سقوط پنهان ، خیلی ...

مروارید ِ چشم های دریای ِ زندگی را ، در آب شناور می کند .

وقتی که در اشک گوهری تجلی رفتن کردی که برای برداشت تو ، بهشت را از دو دستانش به زمین گذاشت ؛ گرچه او لب به شکایت باز نکند و دلش رضا نشود تا آخر کار  دردانه اش را بخاطر آهی در عذاب بیند اما ، ز دل ِ مهدی ِ فاطمه ( سلام الله علیها ) می افتی ...
آن هم درست در آغوش برگ هایی که فرش راه نور شدند ... 
درست در سبزه زار ، روییده زیر قدم هایش  ...
جایی که مادرت از پیش ؛ در دست گرفته بود ...
بهشتی را به زمین گذاشت و نهالی برداشت و حالا که تو پرواز کردی ، همه چیز بازگشت سر جای اولش ...
تو دوباره رفتی و بهشت دوباره در دستان مادر شد 
ـــ
+ به یاد تمامی شهدا ... 
+ شاید بهانه ای برای روز مادر ...
+ دلنوشت ( استفاده با ذکر نام گل نرگس )

 




کلمات کلیدی :

ابزار وبمستر