:(
هوالرحمن
آن هنگام که نفخ کردی
ز ذاتت
در این کوزه ی خاکی
هرچه در تو بود را
دادی
به این تراب ...
تو مگر مهربان نبودی ؟
سمیع نبودی ؟
بصیر نبودی ؟
مگر نه اینکه از کوزه برون همان تراود که در اوست ؟!
که من اینجا کاسه ای در دست
منتظر شنونده ای بینا و مهربان هستم ...
درد دارم
...
درد
شاید هم ما
فراموش کرده ایم
__
#س_شیرین_فرد
کلمات کلیدی :