سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش دو گونه است : در طبیعت سرشته ، و به گوش هشته ، و به گوش هشته سود ندهد اگر در طبیعت سرشته نبود . [نهج البلاغه]

کشور پیشرفته !

ارسال‌کننده : * گـــل نرگس * در : 96/9/29 9:55 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

از قدیم الایام هوش سرشار و توانایی والای ایرانیان در زمینه های گوناگون ، زبانزد مردم دیگر ملل و اقوام مختلف بوده است . بطوری که هم اکنون و در قرن بیست و یکم میلادی بیش از دویست دانشمند ایرانی جزو یک درصد برتر محققان و اندیشمندان جهان هستند و جالب توجه آنکه این دویست نفر محدود به یک زمینه ی خاص نیستند و در انواع تخصص ها و رشته هایی چون معماری و تکتونیک ، پزشکی و سلامت ، ادبیات و هنر ، نجوم و زمین شناسی ، سیاست و اقتصاد  و ... و در گوشه گوشه ی هر علم و در هر بازه ی زمانی ، نام یک ایرانی خود نمایی می کند . از آن زمانی که محققان کشور های اروپایی محکوم به سوختن در آتش بودند تا آن زمان که در غرب ، کروی دانستن زمین کفر بود ، مردم شرق که عمدتا از کشوری به پهنه ی بیش از نیمی از آسیا که ایران نام گرفته بود ، به تحقیق و تفصح و فتح قله های بلند و بلند تر علم و موفقیت می پرداختند . علم بیش از آنکه مرهون و مدیون دانشمندان اغراق شده ی غرب باشد ، وام دار دانشمندان گمنام این سرزمین است کما اینکه سینمای غرب بیشتر به تخیلات خود در خصوص دست یافتن به علوم ناشناخته و اختراعات بزرگ و دستکاری ژنوم انسان می پردازد ، سینمای ایران اغلب فیلمنامه های خود را از زندگی بزرگان این مرز و بوم و اختراعات و اکتشافات ایشان به امانت گرفته و بسیاری از تصورات ملل دیگر برای ما بخشی از تاریخی غنی محشوب می شود حال آنکه در سال های اخیر این پیشرفت و علم اندوزی درست در بحبوحه ی بحران تحریم های شکننده ارزشمند تر می شود . درست زمانی که کشور های دیگر به ما پشت می کنند و ایران در عین این دور نشستن ها و تهدید های پوچ ابر قدرت های دنیا به علم ساخت پهباد و صنایع دفاعی و شکافت هسته ی اتم و حیوانات شبیه سازی شده و مهندسی ژنتیک و ... دست پیدا می کند . 

اما سوالی که به وجود می آید و بسیار ذهن را مشغول خود می کند این است ؛ تحقیقات موسسات معتبر و آزمایش های بسیار ثابت کرده اند که موفقیت ، بیش از آنکه مدیون هوش آدمی باشد ، مدیون به کار گیری آن و پشت کار در استفاده ی ابعاد مختلف هوش عملی و هوش هیجانی و پرورش دادن آنها در حین این استفاده می باشد . با وجود آنکه ایرانیان از باهوش ترین اقوام جهان می باشند لکن خود هوش مولفه ی بالقوه ایست که نیازمند محیطی برای بالفعل شدن و پرورش یافتن می باشد درست همانند دانه ی سیبی که برای رشد و نمو و ثمر بخشی نیازمند شرایط و رسیدگی است . بر همگان واضح و مبرهن است که شرایط تحصیلی در ایران حتی هم اکنون که نظام آموزشی تجدید شده ، مطابق با استاندارد های سده ی سوم میلادی کشور های غربی است و تجهیزات و آزمایشگاه ها و ابزار های مجامع تحقیقاتی یا مربوط به دوران پیش از انقلاب بوده و یا مربوط به مهندسی معکوس همان ابزار آلات پیش از انقلاب است فلذا ایران از نظر تجهیزات پیشرفته ، در محور خودساخته عمل کرده و از بسیاری از مواردی که بصورت رایج و حتی در کالج های کشور های پیشرفته یافت می شود ، در بزرگترین دپارتمان های پژوهشی خود بی بهره است . وروود به دانشگاه هم که داستان خود را داشته و هر کس بخواهد و اراده کند می تواند در رشته های یک جهانی ، بدون کنکور و شرط معدل شرکت کند و فرهنگ اشتباه جامعه دانش آموزان و دانشجویان را به سمت علومی نظیر پزشکی ، دندان پزشکی و داروسازی به صرف موقیعت اجتماعی و درآمد نسبتا مناسب و تضمین داشتن یک شغل پس از پایان دوران تحصیل ، سوق داده حال آنکه جامعه در این اندازه بیمار را در خودش نمی بیند که پزشک ببیند و عملا جامعه ای با این حجم بیماری از چرخه ی هستی ساقط شده ! به عنوان مثال رشته ی مدیریت ؛ مدیریت در کشور های مختلف جهان اعم از کشور درجه سه ی اروپایی تا کشور های آمریکایی نیازمند گذراندن دوره های کوتاه مدت و بلند مدت بسیار و کسب تاییدیه جهت توان مدیریتی فرد و بسیار پروسه های پیچیده ی دیگر می باشد کما اینکه در ایران می توان حتی غیر حضوری و بدون آزمون وروودی نیز مدیریت هر چیزی را که دلتان بخواهد ، تا دکتری حتی ! بخوانید ... ! یا رشته های بروز دنیا و در حال پیشرفت و توسعه که جا برای کار و تحقیق بسیار دارند و خواهان بسیار ، اینجا حتی اگر روزانه ی سراسری مجاز به انتخاب رشته نشوید می توانید از بقالی سرکوچه نیز ، مدرک علوم بازیافتی ، سلولی مولکولی ، مهندسی های مختلف و ... را دریافت کرده و در انتها هم همه به عنوان فرد بیچاره ی نگون بختی که بهداشت محیط خوانده یا طفلکی که پزشکی قبول نشد و بازیافت خواند ، یاد شوید . 

اما مسئله ی اصلی اینجاست ! پس چه می شود که کشوری با این سطح از استاندارد های آموزشی و تجهیزات و دسترسی به منابع مختلف علمی ،  کشوری با انواع و اقسام مشکلات اقتصادی و بحران های سیاسی ، این چنین در جوامع علمی جهانی می درخشد و مدال های رنگارنگ موفقیت را بر گردن می آویزد ؟! درست وقتی که بسیاری از دانشمندان این کشور بخاطر عدم حمایت دولت و در حالیکه از گرسنگی داشتند تلف می شدند به سایر کشور های اروپایی و امریکایی روی می آورند ؟! 

جواب واضح است !

تمام این مردمانی که ایران را ترک نموده اند از ابتدا زاده ی لندن و آلمان و واشنگتن نبوده اند ! غالب این افراد ، حداقل ده سال از عمر خود را در ایرانی با این شرایط سپری کرده اند و خب ؛ تمام عمر فرد که در مراکز آموزشی نمی گذرد ! درست است که ما کودکی را از کودکانمان می گیریم و به جایش یک اضطراب عظیم بی خودی سال کنکور تقدیمشان می کنیم و رویشان به عنوان یک ماشین کتاب خوانی حساب می کنیم و حرفهایمان در کتب مختلف تناقض های بسیار دارد لکن برای مدت هرچند کوتاه این بچه ها ، در جامعه هستند فلذا تمام روزشان در مدرسه و آموزشگاه و کتابخانه و ... نمی گذرد پس زمانیکه که ما پاسخ را در مراکز علمی نیافتیم ، بهتر از کمی دقیق تر در جامعه ی پیش رو جست و جو کنیم .

زمانی که شرایط پرورش و رشد هوشی که در دانه ای نهفته است در محافل علمی نباشد ، حتما شرایط محیطی به گونه ای تعبیه شده است که حاصل چنین خروجی عظیم و بازده بالایی باشد . اصلا شما یک آلمانی الاصل را که هفت پشتش زاده و بزرگ شده ی آلمان باشد یک ماه بیاورید در این دیار ؛ مطمئن باشید در جایی که سی و دو استان و صد ها شهرستان و بخش و ده است و هر کدام به تنهایی یک میدان ولیعصر ( عج ) دارند ، هوش جغرافیایی این فرد سر به فلک می کشد که تازه یک میدان مربوط به استان های کوچک و بعضا در استان های بزرگ تا پنج میدان ولیعصر ( عج ) نیز روئت شده ! وقتی اینجا در همین تهران خودمان در گوگل مپ که یک منبع معتبر ماهواره ای جغرافیایی است وارد می کنید کوچه ی شهریار و او می زند روی دوشتان که داداش ! کدام شهریار ؟! از یک انسان انتظاری بیشتر از این می رود که وقتی هر روز با سی و دو شهریار آن هم در فاصله ی محل کار تا خانه مواجه می شود ، هوش جغرافیایی اش لبریز کند ؟! صد البته که زحمات شهرداری و دولت شریف را در آنکه شب ها یواشکی بیایند و یکجا را بکنند و از وسط اتوبان مسیر را نصف کنند و به یکباره وقتی آمده ای در اتوبان نیایش سر از اهواز در آوری و خودت باید آنقدر بگردی تا معمای یافتن مسیر برگشت به خانه را پیدا کنی ، نباید نادیده گرفت که عاملی بس بزرگ و موثر است در شکوفایی این بعد هوش !

یا وقتی یک خودکار آبی از یک مارک در یک مغازه هزار و صد تومن و در مغازه ی دو کوچه بالاتر سه هزار و صد تومان است ،  انتظار می رود که هوش اقتصادی سر بسته و مهر و موم شده باقی بماند ؟! یا اصلا چرا قیمت اجناس مختلف ؟! وقتی ماهی دو میلیون تومان ناقابل حقوق یک کارمند ساده ی جزء است که تازه به سه شیفت کار آن هم در سمت های مختلف اعم از راننده تاکسی و کارمند دولت و دست فروش تهیه شده و  از این دو میلیون تومان ، یک میلیون صدش را برای کرایه ی خانه ی نه چندان بزرگ وسط شهرش می دهد ، بنزین لیتری هزار و پونصد تومان باید بزند و باقیش را خرج سه  فرزند قد و نیم قد و همسرش بکند و معادله ی سیصد و چهل و یک مجهولی دخل و خرج را هرماه حل کند ، حل مسائل حل ناشدنی تاریخ ریاضی که سهل است ! هوش ریاضی که هیچ ، هوش اقتصادی هم که هیچ ؛ از این فرد باید مغزی به پیچیدگی مغز انیشتین انتظار داشت که فقط دارد معادلات زندگی را حل می کند ... !

این را هم که نگویم که منتظر می مانند بعد شش ماه ساعت بیولوژیک بدن شما عادت کند که الان ساعت نه شب است و بعد به یکباره یک فروردین متوجه می شوید ساعت الان هشت شب است :| شاید هم ده ! خلاصه سه ماه به ساعت قدیم یا جدید می گذرد و عادت که کردید دوباره داستان از ابتدا آغاز می شود ! 

در بعد مکانیکی و هوش عملی و کاربرد آن در موقیعت مناسب و مدیریت بحران نیز میتوان همانقدر اشاره کرد که شب می خوابید و صبح به هنگام بیداری متوجه یک تپه در وسط اتوبان می شوید که گویا دست انداز باید خطابش کرد و طبق هیچ اصولی اعم از ساختمانی ، مکانیکی و ... و طبق هیچ ساختاری اعم از سیستم فنر بندی و تعلیق خودرو و یا حتی ساختمان این ستون فقرات بیچاره که با وجود در اتومبیل بودن به شدت و با تمام وجود این برآمدگی را لمس می کند ، ساخته نشده و صرفا اثری هنری از دستان چند کارگر زحمت کش شهرداری که در این زمینه مطالعه ای نداشتند و تنها یک گونی سیمان به ایشان داده شده و با عنوان ببینم با این گونی چه می کنید ، ساخته شده است ! 

 

اما به گمانم صحیح ترش این بود که ایران خود به تنهایی یک دسته ی دولوپد کانتری ها را به نام خود کند که بعید می دانم در هیچ جایی از گوشه گوشه ی این سیاره و سیارات دیگر چنین خلاقیتی در بکار گیری و پرورش هوش مردمان اصلا خلق شده باشد ! چه برسد به بکار گیری اش آن هم در مقیاس یک کشور ... ! خلاصه اش کنم ، درست است بعد آموزشی ضعیفی در ایران حاکم است ، لکن مسئولین با درایت و تدبیر خود  ( ! ) شرایط محیطی را به گونه ای ایجاد کرده اند که انوع و اقسام هوش پرورش یافته و حتی انواع جدیدی از هوش که مورد کشف و بررسی و مطالعه  ی اندیشمندان است ، از کنار انواع دیگر جوانه زده و رشد کنند ! و عمده دلیل خروج مغز های متفکر را می توان ترس آنان از رشد بیشتر این هوش و یا اکتفا به همین میزان پرورش یافته بیان کرد حال آنکه سراغ هوش واقعی را باید از کسانی گرفتند که در این خاک سر برآورده و سر به همین خاک می گذارند ! 

 

 

ـــــ

#س_شیرین_فرد




کلمات کلیدی :

ابزار وبمستر