متفاوت تر از هر سال
بسم الله الرحمن الرحیم
همیشه سعی کرده بودیم مناسب های پیش رو را با اندک توانی که در قلممان نهفته است با واژه واژه ی خلق شده فقط بخاطر عزیزانمان ، خاص تر و صمیمی تر از هر جای دیگر و هر متن دیگری تبریک بگوییم . حال ، پیش رو بزگترین مناسبت باستانی ایرانی است و ما مانده ایم و نیمه شب و یک لب تاب که کور سویی نور دارد و کتاب زیستی که روی تختمان باز افتاده ... همیشه گفته اند سالی که با سال دیگر تفاوت نکند را جزو عمر به حساب میاور و اصلا روزی که نسبت به روز بعدش تغییر نکرده باشی و بهتر نشده باشی را از حساب روز های سنت کم کن و به حالش ماتم بگیر فلذا در راستای ایجاد تغییر و تحول بنیادین امسال بر آن شدیم تا جای قلم و کاغذ گردیده بر طبع شعر ، همان قلم و کاغذ را بر طبع کنکور بگردانیم و فعلا زیر این دیگ صور خیال را کم نموده تا جوشش ننماید در عین حال یک قل ریزی در تمام این مدت بزند که سرد نشود ! در راستای همین جان کندن های دور از جانمان شبیه اسب - که تا بیست و هشت اسفند ادامه داشت و با اجازه ی بزرگتر ها فردای سال نو هم با مدرسه ای سخت کوش شروع خواهد شد - نیز امسال هفت سینمان خلاصه شد به همان سین تحت فشار و گیر افتاده ی میان دو ترم و سفره مان خلاصه شد در یک کلام ، تست ! همان یک سینش هم از سرمان زیادی است که بلا به دور باشد همین چند دقیقه ای را که سر سفره می نشینیم تا توپ سال نو بزند بترکاند امسال را نیز هم همه اش به سنجد خیره میشویم و در ذهنمان گیاه نهان دانه ی فاقد سانتریول به گمانمان دو لپه ای می آید و می آییم از این هجمه ی زیستی جان سالم به در ببریم که چشممان به سرکه می خورد و آخ از استیک اسید :/ همینطور که شبیه مرغ سر کنده داریم می چرخیم تا خودمان را نجان دهیم ، موفق ترین مهره دار زنده از تنگ ، سلامی عرض می کنند و با حفظ حفره ی گلویی و قلب دارای خون تیره در بیشترین ترکیب بدن انسان که آلی هم نیست ، باله ی موثر بر سرعت خود را تکان می دهند و با باله ی سمت چپ سینه ای و انقباض عضلات یک سمت ستون مهره ، تغییر جهت به همان سمت انقباض را می دهند ! سیب از آن گوشه دستی تکان می دهد و واکوئل های دارای رنگیزه های سرخش لبخندی می زنند ... بعد می گویند چرا با چشم خیس و وحشت زده و فریاد کشان از سفره ی هفت سین گریخت ! خلاصه اش کنیم که امسال دستی بر قلم مانده و محدود شده به آرایه های کتاب فارسی و قرابت های الگو و هامون سبطی گرام و منتظر است تا نود و هفت ، تیرش هر چه زودتر برسد تا ببیند این به هدف خوردن را که نفس راحت بکشد از تمام گوشه نشینی ها و گنج عزلت اختیار کردن های امسال ... نشد تبریک امسال ، همانقدر خاص که هرسال اما خب این هم خودش یک مدلی است و دست کم حداقل خاصیتش این است که چشم سوم ما را باز کرده و در ورای هر چیزی یک استیک اسیدی ، اتیل بوتانوآتی ، مایکرو باکتریوم دیفتریایی ، اتوتروفی ، کلانشیمی چیزی می بینیم ! رحمت بر پدر و مادر آنکه پیشنهاد کنکور را داد تا چشم جوانان مملکت را باز و باز تر کند آنقدر که از حدقه بیرون بزند و تمام لایه های صلبیه ، مشیمیه ، شبکیه اش متلاشی شده از حفره ی منتهی به حلق در آید ! ما هم که صله رحممان محدود میشود به خاله جان شیمی و عمه فیزیک که ای تو روحش و خان دایی زیست و عمو جان ریاضی . به گمانم عربی هم شوهر عمه باشد که خدا در و تخته را خوب با عمه جور کرده که ای تو روح جفتتان :/ ادبیات نیز طفل نو پای خاله جان است ، همانقدر شیرین ... همانقدر دوست داشتنی ... عیدیمان نیز می شود بودجه تست های دوران مطالعاتی طلایی ( ! ) نوروز !
در نهایت آنکه عیدتان به همان گرمی سال های قبل و حتی گرمتر مبارک . راستی ! مبارک از ریشه ی برکت می آید و چه با اصل و نسب است که بهترین واژه بود برای شروع یک سال تمام که بشود آغاز سال های بعد و بعدترش ، برکت !
ــــــ
تبریک امسال از نوع صد روز مانده به کنکور بود :/
خلاصه آنکه مرداد ساجده ای نبود بدانید نتایج آمده و یا از خوشحالی سکته کرده مرده یا از قبول نشدن خودش را از بالای پل هوایی به پایین پرت کرده :/ !
سالتون قشنگ و پر از اتفاقای خوب
#س_شیرین_فرد
التماس دعا
یاعلی ...
کلمات کلیدی :